مشهد یعنی محل شهادت؛ یعنی اگر امامرضا (ع) به خراسان نمیآمد و پیکر مطهرش در اراضی قریه سناباد به خاک سپرده نمیشد، بیشک مشهدی شکل نمیگرفت. پیش از آن، ما در تاریخ این خطه با سه نام روبهرو هستیم؛ «نوغان» بهعنوان یک شهر، «توس» بهعنوان یک ولایت (که حکم استان امروزی را دارد) و «سناباد» بهعنوان یک قریه (یا همان روستای امروزی).
نوغان یکی از چهار شهر ولایت توس بوده و گرچه به اعتقاد برخی تاریخ نگاران شهری باستانی بوده، نامش از قرنهای ابتدایی اسلام به متون تاریخی راه یافته است. سناباد نیز قریهای در نزدیکی شهر نوغان بوده و پس از دفن هارونالرشید و شهادت حضرترضا (ع) نامش مطرح شده است. پیش از آن فقط نام «توس» در اساطیر و آثار حماسی دیده میشود. تاریخ مشهد به همین دلیل در دل تاریخ توس و نوغان پنهان شده است.
حُمیدبنقحطبه، از والیان عربیِ توس، باغی در اراضی قریه سناباد داشته و خلیفه عباسی در این باغ دفن شده است. ۱۰سال پس از مرگ هارونالرشید، یعنی در سال ۲۰۳قمری، امامرضا (ع) به شهادت رسیدند و مأمون ایشان را نیز در بقعه هارونی به خاک سپرد. از ابتدای قرن سوم قمری نام «مشهدالرضا (ع)» متولد شد.
با این همه، تا چند سده بعد «مشهد» بیشتر زیارتگاهی مهم و مقدس در کنار شهر نوغان بوده است. در زمان حمله مغول، وجود بارگاه امامرضا (ع) نقطه امنی شد که شهر مشهد در حریم آن شکل گرفت و بهتدریج شهر نوغان و قریه سناباد را نیز در خود حل کرد. بنا بر منابع تاریخی، در سال ۶۱۷قمری مشهدِ علیبنموسیالرضا (ع) «دارالامان» خوانده شده است و بسیاری از مردم نوغان و تابران برای نجات جانشان به حریم امامهشتم پناه آوردهاند و شهری نو ساختهاند.
در قرن هشتم این شهر در آستانه بلوغ قرار گرفته و نوغان را در خودش حل کرده است. ابنبطوطه در سال ۷۳۴قمری نوشته است: «از جام به طوس رفتیم و از طوس به مشهدالرضا آمدیم که آن نیز شهری بزرگ و پرجمعیت است.» مشهد در دوران تیموری به شهری درجهیک در خراسان تبدیل شده و آثار زیادی از آن زمان باقی مانده است.
نخستین حصار این شهر، بارویی است که بر گرد مقبره امامرضا (ع) و هارون کشیده شده است. از زمانی که مشهد به جایی برای سکونت شیعیان و دوستداران حضرترضا (ع) تبدیل شد، عضدالدین فرامرز علی، بانی ساخت حصاری دور شهر شد تا ساکنان این تازهشهر از دست مهاجمان و آسیبها در امان بمانند.
در حمله مغولان از تخریب باروی شهر گزارشی داده نشده، ولی بعید است حفاظ این شهر از دست آنها در امان مانده باشد. با ظهور تیمور باره شهر مشهد برجا نبوده، ولی آثاری از آن باقی بوده است. در این میان خبر دیگری از باروهای مشهد در دست نیست.
با بهقدرترسیدن صفویان و توجه ویژه آنان به شیعیان، شهر مشهد گسترش یافت و شاهطهماسب برای حفاظت مردم از قوم مهاجم ازبک، آخرین باروی شهر را با چهار دروازه نوغان، سراب، عیدگاه و میرعلی آمویه ساخت. دو دروازه بالاخیابان و پایینخیابان نیز پس از ساخت خیابانی به طول سه کیلومتر و عرض سی متر به دستور شاهعباس ساخته شد.
پس از سقوط صفویان، مشهد اولینبار در زمان ملکمحمود سیستانی صاحب ارگ حکومتی شد. همان زمان دروازهای به نام ارگ نیز شکل گرفته است. اواخر قرن سیزدهم خورشیدی، مشهد پایش را از باروی قدیمی بیرون گذاشت و بهتدریج روستاهای اطراف را در خود ادغام کرد. باروی شهر تا سال ۱۳۱۶خورشیدی کاربردش را از دست داد و ویران شد.
نخستین حصار این شهر، بارویی است که بر گرد مقبره امامرضا (ع) و هارون کشیده شده است
با زیادشدن جمعیت و حضور اقلیتها و مهاجران، محلات مختلفی در این شهر پا گرفت. حافظابرو، یکی از مورخان عصر تیموری، محلات مشهد را اینگونه معرفی کرده است: محله کاریز، شاهآباد، چاهنو، دستجرد، منصوریه، ابوبکرآباد و پسباره.
با ظهور نادرشاه و انتخاب مشهد به پایتختی ایران، عمران و آبادانی به این شهر روی آورد و جمعیت مشهد پس از کوچاندن هزاران خانواده یهودی و مسلمان، به ۳۰۰هزار نفر رسید. در این زمان همه فضاهای مسکونی داخل شهر پر و جمعیت به اراضی و روستاهای همجوار سرازیر شد.
در اوایل قرن چهاردهم خورشیدی، بازمانده روستای سناباد در محله بزرگی به نام سراب قرار گرفت و تا دهه۵۰ به همان شکل باقی ماند. کتاب «نفوس ارض اقدس» تعداد محلات بزرگ مشهد را در سال۱۳۰۳ شش محله و محلات کوچک را ۱۰محله بیان کرده است.
سراب، سرشور، عیدگاه، نوغان، بالاخیابان و پایینخیابان شش محله اصلی مشهد بودهاند و محلههای پاچنار، ارگ، سرسوق، سرحوضان، جدیدها، مروی ها، تهپلمحله، غیرشمارها یا سیاهان، کشمیریها و چاهنو نیز محلههای کوچک مشهد در آغاز قرن چهاردهم خورشیدی بودهاند.
در سال ۱۳۱۶خورشیدی افزون بر شش محله بزرگ مشهد، ارگ نیز وسعت یافت و به جمع آنها پیوست. در آن زمان بالاخیابان و نوغان بیشترین جمعیت و سراب و سرشور کمترین جمعیت را داشتهاند. محلات بزرگ مشهد استقلال داشتهاند و در مواقع ضروری میتوانستند مقاومت کنند. هر محله قبرستان و غسالخانه، حمام، آبانبار بزرگ و مسجد مخصوص به خود داشته است.
این بافت سنتی تا اواخر دوره پهلوی اول حفظ شده و با شکلگیری مراکز اداری و دولتی، تغییرات محسوسی در آن بهوجود آمده است. سال ۱۳۲۱خورشیدی در تقسیمات شهری از عنوان بخش بهجای محله استفاده و این شهر به چهار بخش تقسیم شد.
فلکه مشهد که دایرهای دور حرم مطهر امامرضا (ع) بود، در سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۱۱ خورشیدی ساخته شد و اولینبار بالاخیابان و پایینخیابان را برای تردد خودروها به هم وصل کرد. این طرح البته به تخریب ساختمانهای قدیمی بسیاری نیز انجامید.
خیابانهای طبرسی، تهران، ارگ، کوهسنگی و میدان شهدا نیز سالهای بعد ساخته شد. بانک ملی، سازمان شیر و خورشید، شهرداری، پست و تلگراف، اداره ثبت، ساختمان چهارطبقه و باغ ملی سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰ سر و شکل گرفتند.
راهاندازی سالنهای سینما، تئاتر، کافهها، رستورانها، خیاطیها و کفاشیهای مدرن در ارگ، این خیابان را به راسته تفریح جوانان مشهد تبدیل کرد. عمارت و استخر کوهسنگی، هنرستان صنعتی مشهد، بیمارستان شاهرضا، آرامگاه نادر و آرامگاه فردوسی ازجمله بناهای مهم این دوره است که مشهد را بهتدریج به سمت شهری مدرن برد.
راهاندازی سالنهای سینما، کافهها و... خیابان ارگ را به راسته تفریح جوانان مشهد تبدیل کرد
در سالهای پس از اشغال روسها در شهریور۱۳۲۰، توسعه فیزیکی مشهد ادامه یافت و بسیاری از باغات و روستاهای حاشیه شهر به بافت آن وارد شدند. ایستگاه راهآهن و فرودگاه در دهه ۳۰ ساخته شد.
در سال ۱۳۳۵ خورشیدی مرزهای مشهد به باغ ملکآباد، کوهسنگی، قلعه آبکوه، قلعه نکاح، سمزقند، گلشور، فرودگاه، گلختمی و محمدآباد رسید. اضافهشدن روستاهایی مانند احمدآباد، سعدآباد، سمزقند و منطقه ضد به محدوده شهر مشهد در خلال دهههای ۴۰ و ۵۰ محلاتی با همین نام را به وجود آورد.
ساخت جاده جدید تهران در امتداد خیابان تهران در جنوب مشهد و واگذاری زمینهای آستانقدس به حدود ۲۵۰۰نفر از طلاب در شمال مشهد باعث شکل گیری محلههای پرجمعیت مثل گاراژدارها و طلاب و ایجاد کوچهها و خیابانهای متعدد در این محلات شد.
نخستین طرح جامع شهر مشهد سال ۱۳۴۶ خورشیدی با تلاش باقر پیرنیا تهیه شد. در دهه۵۰ عبدالعظیم ولیان طرح توسعه اطراف حرم مطهر را اجرا کرد و تا شعاع ۳۲۰متر اطراف حرم تخریب و تسطیح و بازار رضا (ع) ساخته شد تا پاسخگوی نیاز بازاریان و کسبه اطراف حرم باشد.
در فاصله سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ چندین شهرک نیز به بافت مشهد الحاق شد. شهرک آزادشهر، شهرک امیرالمؤمنین (ع)، کوی قائم (عج)، دویستدستگاه، کوی منتظرالقائم (عج)، کوی حجت (عج)، کوی آبوبرق، رضاشهر و آپارتمانهای مرتفع از این جمله است.
در پایان دهه۵۰ مشهد به یکی از شهرهای بزرگ کشور تبدیل شد. پس از انقلاب اسلامی نیز این رشد ادامه یافت و بسیاری از روستاهای اطراف مشهد در بافت شهری قرار گرفت. اکنون مشهد با ۳۵۱کیلومتر مربع مساحت، پس از تهران، دومین کلانشهر ایران است.
تقسیمبندی شهر مشهد براساس مناطق شهرداری، سالهاست که بر مبنای عدد سیزده استوار است. به استناد مصوبه شورای اسلامی شهر مشهد در سال ۱۳۹۶، این منطقهبندی به هفده منطقه افزایش خواهد یافت، اما تاکنون اجرایی نشده است.
جمعیت مشهد سال۱۳۱۲ حدود ۱۵۰هزار نفر بوده است. در سال ۱۳۳۵ اولین آمارگیری رسمی کشور انجام و جمعیت مشهد ۲۴۲هزار نفر اعلام شد. سال ۱۳۴۵ جمعیت ۴۰۹هزار نفر شد و در سال ۱۳۶۵ به یکمیلیونو۴۶۳هزار نفر رسید.
این رشد جمعیت بیشتر بهدلیل مهاجرت از شهرها و روستاهای اطراف به این شهر زائرپذیر بود. در سرشماری سال ۱۳۹۵ جمعیت مشهد ۳میلیون نفر گزارش شد. با توجه به این آمار و نرخ مهاجرت و زاد وولد، تخمین زده میشود جمیعیت کنونی مشهد حدود ۳ میلیونو۶۱۹هزار نفر باشد.